طراحی سایت .....چت روم ...وبلاگ...

ققنوس چت ..طراحی  چت روم ...ورد پرس ..ویبولتین.......وبلاگ....و تمام سایتهای حرفه ای برای شما

shaerkhofte@yahoo.com

ایمیل و ایدی  بنده

آموزش سئو

آموزش سئو و طراحی سایت 

آموزش سئو سایت 

http://seologs.ir/

ساز روزگار



 سازت را کوک کن روزگار موقعش رسیده تا با ساز تو بزنم کسی به ساز من نمیرقصد ...تقدیم با مهر 


 هی رفیق نیازی نیست تا برای اثبات دروغ هایت دروغ دیگری بگویی همین کافیست تا سکوتت را بشنوم 

دلنوشته های خفته


هنوزم  تصویر خاطراتت در قاب ذهنم خاک میخورد.............بیا و پاکش کن ..پر از تشویش میشود ذهنم...مرور میشود هر لحظه قلمی که به تصویر کشیدخاطرت را در قاب ذهنم...بیا و پاکش کن ...........هنوزم رد پای خاطرت در خاطراتم ورق میخورد ...چه بی علاج مانده ام میان تو و این قاب خاک خورده بیا و پاکش کن .شاعر خفته ..با قلمی شکسته مینویسد خاطرت را بر قاب ترک خورده قلبش

تو و جاده

هر جای این جاده که باشی...
باد خاطره مرا در گوش نسیم زمزمه میکند .....
چه بی علاج مانده ام میان تو و قلب این جاده نه از تو میشود گذشت و نه از گذر این جاده ....
...بگذار تا فرهاد باشد مرهم این درد شیرینم

تقدیم با مهر

شعر

پاره
.
.
.پاره
.
پاره
.
پاره
.
.
.
.
چهار پاره هایم زیر دوبیت از غزلهایت رنگی نو میگیرد چه زلال میشود تمام سپید هایم در هوای تو
تقدیم با مهر (رضا نیرمی)

اشعار

من با یک دنیا حرف سکوت میکنم و تو با چهار روز سکوت یه دنیا حرف میزنی...فرق میان من و تو چیست ....فرق میان سکوتمان چیست


شعر


مگر نقطه پایان خط نیست.
 مانده ام با این همه نقطه در ذهنم چرا ناتمام مانده ام ...
هر بار به امید پایان نقطه ای میگذارم ........نقطه چین شده
تو بگو جای نقطه چین چی بگذارم

داغ من سرد شود از دهنت می افتد

داغ من سرد شود از دهنت می افتد .
.با هر نفسم بالشی زیر سرت میافتد .
این خاک که امروز زیر پا می نهییش
روزی چون جامه سردی روی تنت میافتد.
گر نغمه خوشحالی دل به فغان میشنوی.
فردا که روم خنده از کنج لبت میافتد.
در مکتب دل گر به هوس رفت قلمت..
فرداست که هوس در قلمت میافتد.

تقدیم با مهر به دوستان عزیز

شعر..بوی تو میدهد

سبو سبو بوی تو میدهد پیراهن خاطره ها .

..در پیچ و تاب زلف تو بود این فاصله ها

تاریک کشید نقاش بر بام نگاهم ..

چون شعله کشید و سوخت نقش این حاشیه ها

چه میماند زمن

رفتنم رفتن پاییز و ریزشم ریزش برگ..

.چنین که آواز دهل سر میدهد فرشته مرگ

...مرا هراسی نیست ز این خاموشی  ..

.که رفتن بوده آیین فراموشی.

.چمن روییده از باغ دلم  باز.

..که ربی باز بگیرم از لبت گاز .

.شقایق امشب از یادم که رفتی..

شراب هشت ساله بودی شکستی.

.سکوت هشت ساله  شد معترض باز .

. که جز رفتن نمانده راه آغاز.

..عجب  رسمی عجب راهی چه فریادی..

.تو در من کینه ی دل وانهادی..

چه میماند  ز این خفته خاموش..

که ره گم کرده یا که هم آغوش.

.تقدیم با مهرآخرین سکوت شبانه من بود  

پیش پای لولیان

در محفل معرفت دمی مردانه  زدیم..
توبه شکستیم و می مستانه زدیم..
چشم از دل معرفت که شستیم شبی
کوزه افتاد زمین و می از غم پیمانه زدیم
از سر که گذشت و کم هوشیار شدیم
پیش پای لولیان بوسه از لب جانانه زدیم
هر چه از محفل  مردانه بگفتیم کم شد
جز معرفتی که بعد از آن باده زدیم
این چند که حرف دل من بود ز میان
بعد از ان خواب که بین من و افسانه زدیم

تقدیم با مهر ...رضا نیرمی ..1391/5/24




رباب شبهای تارت منم

تصویر به جا مانده در قاب نگاهت منم ..
بت شکن باش که تبر مانده در دستانت صنم.
این شکوه از ناز و عشوه میماند بر دلم ...
که رباب عشق شبهای تارت منم....
تقدیم به ساحل چشمان تو

روزگار

طعم خیانت میدهد بوسهایت روزگار
پروانه حکایت بود و شمع شکایت روزگار
بر تاریخ تکه سنگی مینشیند اسم من.
کز ان نمیماند جز طعم لبهایت یادگار.........تقدیم با مهر .


رضا نیرمی ..28/4/91

بعد سکوتم

بعد رفتنم شاید دگر یادی نباشد.
..دگر حال و احوال و دلداری نباشد
تو بعد از من بمان با یاد تنهایی خویش
.که بعد از سکوتم دگر فریادی نباشد

مانده ام مگر این نیست که پوشیده تنم پیراهن خاک...

مانده ام مگر این نیست که پوشیده تنم پیراهن خاک...          

بیم ان دارم که تنم خاک نباشد...

. که دلم پیش دلت پاک نباشد..

 اگراین روشنی از شمع نباشد.

..حاصل از بودن تو جمع نباشد

امشب که دلم باز هوایت کرده..

. سفره دل بازبه زیر پایت کرده

خواهم بدمی که باز در خاک.

.شاید که شود به زیر پایم نم ناک

ربی چه کنم که دل به تو دادم و بس.

.در خواب نباشد که نخواهم یه نفس

با بال شکسته در قفس خواهم بود

با  این دل خسته بی نفس خواهم بود

سهراب کجایی که شقایق مرده..

.این پتک که بر سینه عاشق خورده

میلرزد تن شب ز گرز رفته در هوس

این خاک که در این دایره مانده در قفس

.لابه لای حرفهایم مینویسم گر چه میگذرد غمی نیست اما هست.. دستهایم لمس میشوند سرد است اما انکار میکنم...دو پهلو میشنوم ..اما میزنم به کوچه علی ...دگر خسته شده مجنون از تکرار این عشق..سر باز میزند...نمیدانم چی به هراج گذاشتم که آنقدر راحت میفروشند مرا

ارام جان کاش بودی  و من ارامش میان الفاظت

ارام جان کاش بودی  و من ارامش میان الفاظت
واژه واژه  میچینم  ارام میان  اشکهایت
نه من رنگ شب بودم و نه شب رنگ من
نه تاریک مانده روز و نه روز مانده در چنگ من
آمدم که دل به دریا زنم غم امروز به فردا زنم
امدم  دل پیر  برنا زنم به مهتاب رنگ شبها زنم
به فضل تو بود که ایدسرشت ;
محبت بشیند به جای بهشت
به گفتار نیک شد پلید ناپدید.
.که رفتار نیک بدید در جهان جدید
بنازم ربی عجب در کار تو بود
که خلق  سبب در کار تو بود

شعر جدید .در تاریخ :1391/02/13
تقدیم با مهر

برادر قصه نمیگویم ..غصه هایم را نوشتم.

برادر قصه نمیگویم ..غصه هایم را نوشتم.

.خشت اول گر نهد معمار كج ****** تا ثريا مي رود ديوار كج

من خشت اول رو موقعی نهادم که دیوار تا ثریا رفته بود کج ..نه بدست من بدست پدرو پدربزرگانم ..من دیوار را خواهم ریخت ..تا که شاید بعد من ..معمار باشد